هزینه میلیاردی امید، تاوان روابط غیرفوتبالی در فدراسیون - سیلور 7

هزینه میلیاردی، تاوان روابط غیرفوتبالی در فدراسیون

زلاتکو کرانچار بعد از توافقی که با فدراسیون فوتبال داشته از این تیم جدا شده است. با اینکه فدراسیون سعی دارد این توافق را به عنوان یک پیروزی معرفی کند اما واقعیت این است که در ماجرای برکناری کرانچار حتی با توافق، هزینه زیادی به فدراسیون فوتبال تحمیل می گردد. نه صرفاً به خاطر عملکرد ضعیف تیم امید که به خاطر توصیه هایی که گفته می گردد از سوی برخی اعضای کادرفنی به رییس فدراسیون برای برکناری کرانچار شده بود.

فدراسیون فوتبال در وخیم ترین اوضاع اقتصادی خود با برکناری کرانچار خود را وارد پروسه پیچیده ای نموده که برای توافق با سرمربی امید و انتخاب جانشینش باید دو، سه میلیاردی هزینه کند. آن هم از خزانه ای که خیلی وقت است خالی شده و شرایط را برای فدراسیون سخت نموده است.

همان زمان که مهدی تاج پیش از جلسه با سرمربی تیم امید در برنامه تلویزیونی بیان کرد که می خواهد کرانچار را به صورت توافقی کنار بگذارد، این سوال مطرح می شد که چرا وقتی هنوز تکلیف سرمربی تیم ملی معین نشده، فدراسیون با برکناری کرانچار خود را وارد یک چالش جدیدتر می نماید؟

شاید اگر تنها بحث عملکرد ضعیف و نارضایتی رییس فدراسیون فوتبال از عملکرد کرانچار مطرح بود، می شد این برکناری را حتی در زمان فعلی به نوعی توجیه کرد. این برکناری اما وقتی غیرمنطقی می گردد که به گواه بازیکنان تیم امید شخص مهدی تاج بعد از بازی تیم امید مقابل قطر، رییس فدراسیون فوتبال به رختکن امیدها می رود و درباره عملکرد این تیم می گوید که بهترین بازی تیم امید را در ادوار مختلف دیده است!

اگر کرانچار با تیم امید توانسته این طور تحسین تاج را برانگیزد و حتی او را متقاعد کند که برای ادامه همکاری از او برنامه بگیرد، چرا باید به یکباره نظر خود را 180 درجه تغییر دهد و خواهان برکناری کرانچار گردد؟ آن هم در شرایطی که مذاکرات کرانچار با تاج برای ادامه همکاری تا جایی پیش رفته بود که سرمربی تیم ملی امید در راستای تحقق برنامه هایش از تاج خواسته بود که لیگ را به مدت یک ماه تعطیل کند تا او بتواند تمامی بازیکنانش را در اختیار داشته باشد.

زمزمه های برکناری کرانچار اما درست از آنجا آغاز شد که مقابل دخالت های برخی از اعضای کادرفنی ایستاد و از این موضوع گلایه کرد که آن ها تیم نمی توانند درباره ترکیب و سایر مسائل فنی تصمیمی بگیرند.

بعد از این ماجراها بود که یکی از اعضای کمیته فنی تیم امید، در جلسه ای که با حضور اعضای این کمیته و کرانچار برگزار شده بود، نتیجه بررسی هایش از عملکرد تیم امید را این طور بیان کرد که شیوه بازی این تیم بزن زیر توپ است. هرچند در آن جلسه کرانچار در دفاع از خود اعلام نموده بود که همواره به آغاز بازی از خط دفاعی تأکید داشته اما بعد از همان جلسه اولین تماس با یحیی گل محمدی برای حضور در تیم امید گرفته می گردد.

این موضوع را وقتی در کنار روابط غیرفوتبالی روسای فدراسیون فوتبال با یکی از اعضای کادرفنی تیم امید می گذاریم، نمی توانیم برکناری کرانچار را بی ارتباط با کشمکش های اخیرش با اعضای ایرانی کادرفنی بدانیم.

گفته می گردد این عضو کادرفنی تیم امید به واسطه روابطی که با شهرداری داشته، مدعی است که یاری های اقتصادی زیادی را برای تیم امید فراهم نموده است و گویا از همین روابط برای نزدیکی بیشتر با ریاست فدراسیون فوتبال هم استفاده نموده است. رفاقتی که در نهایت هزینه بالایی را به فدراسیون فوتبال تحمیل نموده است.

به خاطر همین است که حتی اگر اعضای کادرفنی به کلی تغییر نمایند و حتی اگر یحیی گل محمدی هم با فدراسیون فوتبال به توافق نرسد اما کرانچار هم دیگر نباید در این تیم بماند.

نتیجه چه می گردد؟ یک تیم بلاتکلیف دیگر که فدراسیون فوتبال در شرایط فعلی برای جایگزینی کادر فنی جدید در آن با مشکلاتی جدی روبرو است و هزینه ای که باید برای توافق با کرانچار پرداخت گردد. این در صورتی است که فدراسیون فوتبال بتواند براساس توافق اجرا شده، تا هفته آینده مبلغ توافق شده را به کرانچار بپردازد که اگر نتواند بی شک باید منتظر دردسرهای بعدی مثل شکایت او از فدراسیون فوتبال باشیم.

در شرایطی که شاید ثبات در تیم امید بعد از آشنایی که او نسبت به بازیکنان و شرایط کار پیدا نموده بود، می توانست در ادامه نتایج بهتری برای تیم امید حاصل کند. بدون اینکه هزینه بیشتری هم روی دست فدراسیون فوتبال بگذارد.

2- 1