ضرورت حکمرانی الکترونیک در کسب و کارهای مجازی
به گزارش سیلور 7، آیا می دانستید که طبق مصوبه ای در سال 85، کاربران خانگی اینترنت نمی توانند از اینترنت با سرعت بیش از 128 کیلوبایت بر ثانیه برخوردار باشند؟ بله درست خواندید. اگر امروز مشترک اینترنت بالای 128 در خانه خود هستید، عملاً قانون مذکور را نقض نموده اید.
این قانون به سال 85 برمی گردد که نگرانی زیادی بابت استفاده مردم و نیز محدودیت پهنای باند کشور وجود داشت. اما آیا امروز این قانون در عمل رعایت می گردد؟ آیا با توسعه پهنای باند کشور، ایجاد کسب و کارهای متعدد مجازی و اینترنتی و ضریب نفوذ بالای گوشی های هوشمند در کشور، چنین قوانینی را دست و پا گیر نمی نماید؟ و شاید بهتر باشد که بپرسم که آیا وقت تغییر یا حذف این قانون نرسیده است؟اشتباه نکنید، این مقاله در مورد اینترنت 128 و ممنوعیت آن نیست. مواجهه مردم و بخصوص مؤسس یک کسب وکار مجازی با قوانین مشابه این موضوع، در مراحل مختلف یک کسب و کار مجازی و استارتاپ، بسیار رخ می دهد و در هر زمینه که قصد فعالیت مجازی داشته باشید، می توانید سراغ چنین قوانین عجیبی را بگیرید و متأسفانه افرادی را پیدا کنید که بابت رعایت یا عدم رعایت آن، آسیب های جدی دیده اند.
آیا امروز می توان ایرادی به قانون سال 85 گرفت؟ آیا در سال 99، می توان بدون در نظر دریافت دلایل و عللی که سبب وضع قانون مذکور شده، قانونگذار وقت را به باد انتقاد گرفت و به یکباره خیل عظیمی از قوانین این چنینی را حذف کرد؟ چه کسی باید مسئول کنترل باشد و چگونه باید این کار را به نحوی انجام دهد که مرتکب اشتباه مشابهی نگردد؟.....
این مقاله، میخواهد به صورت بسیار موجز، جهتی را پیشنهاد دهد تا احتمال خطای مشابه به حداقل برسد. جهتی که سالیان زیادی است توسط کشورهای متعددی آزمون شده و هر ساله، کشورهای مختلف براساس آن سنجیده می شوند. اما نام این جهت چیست؟
نام این جهت، حکمرانی خوب است. برای پاسخ به این سؤال، به دستور ریاست محترم جمهوری به معاون پارلمانی خود برمی گردیم. ریاست محترم جمهوری، از کلمه کلیدی و پرمغز حکمرانی استفاده کردند در حالی که کلماتی نظیر مدیریت یا قانونگذاری نیز می توانست معنای مشابهی در ذهن ها پدیدار کند. اما به واقع بار معنایی این عبارت چیست که مورد تأکید ایشان قرار گرفته است؟ شاید ساده ترین تعریف حکمرانی، تعریفی باشد که سازمان ملل متحد ارائه نموده است: شناسایی بازیگران، فراهم کردن منابع (زمین بازی)، تعیین قوانین کلی بازی و در نهایت ایجاد ارتباط فیمابین بازیگران بدون درگیر شدن در عملیات و مدیریت بازی. برای نمونه، به بازی فوتبال اشاره می کنم. فیفا (فدراسیون جهانی فوتبال)، اولاً بازیگران صنعت فوتبال را شناسایی نموده است، ثانیاً منابع لازم را جهت ایجاد و توسعه فوتبال در کشورهای مختلف در اختیار بازیگران قرار می دهد، ثالثاً قوانین و قواعد کلی بازی را به یاری اعضای فیفا تعیین نموده است و در نهایت ارتباط بین بازیگران را به وسیله رویدادهایی نظیر جام جهانی، جام باشگاه ها و حتی جلسات تصمیم گیری فیفا، برقرار نموده است. اما تا به حال مشاهده نشده و نخواهد شد که ریاست فیفا، خودش در زمین بازی حاضر شده یا نتیجه یک مسابقه را تغییر داده، بدون نظرخواهی از اعضا، قانونی مصوب کند یا به نحوه مربیگری یک مربی، انتقاد کند. کار فیفا، حکمرانی است.
در حکمرانی باید به این نکته ظریف دقت گردد که بر خلاف مدیریت که پیش فرض خود را روی اتخاذ تصمیمات خوب برای سازمان خود می داند، حکمران باید تمام ذینفعانی را که از نتیجه تصمیم وی، منتفع یا متضرر می شوند در نظر گیرد. به عبارتی مدیر، وظیفه اش حداکثر کردن سود سازمان خودش است و سازمان را قلمروی خود می داند در حالی که حکمران، به همه ذینفعان و احتیاجهای آنها توجه نموده و می داند که هرگونه تصمیم وی، منجر به خلق هزاران فرصت یا نابودی هزاران کسب و کار یا زندگی خواهد شد و نیز می داند که در نهایت، نتیجه همه این اتفاقات به خود او نیز بازمی گردد.
ریاست محترم جمهوری، با بکار بردن نحوه ای از حکمرانی که زیربنای آن توسعه مالی است و تلفیق آن با سبک جدید حکمرانی در دوران کرونا، عملاً دستور به حکمرانی الکترونیک داده اند. تفاوت جدی و ماهوی بین حکمرانی الکترونیک و دولت الکترونیک است؛ در دولت الکترونیک، کوشش بر ایجاد روابط سنتی به صورت الکترونیکی است تا دسترس پذیری، پیگیری پذیری و مکانیزه شدن کارها را به همراه داشته باشد. اما آیا این امر، کفایت می نماید؟ قطعاً خیر. در حکمرانی الکترونیک که روی دولت الکترونیک سوار خواهد شد، رفتار دیگری از حکمران انتظار می رود.
پیش از آنکه دولت اقدام به حرکتی هیجانی در تصویب قوانین جدید در حمایت از حکمرانی الکترونیک کند یا قصد برانداختن انبوهی از قوانین به ظاهر دست و پا گیر را داشته باشد، باید بداند که حکمرانی الکترونیک دو تعیینه شاخص دارد: اولاً باید در ذهنیت حکمران، این موضوع نهادینه شده باشد و ثانیاً خود، اهل اقدام باشد. به بیان ساده تر، به جای آنکه بنشیند، باید به میان ذینفعان مختلف آمده و به جای آنکه دستور دهد باید با آنها گام به گام جهت را طی کند.
گام هایی که باید حکمرانی الکترونیک طی کند، طبق تعریف سازمان ملل عبارتند از:
ایجاد مشارکت: حکمران با شناخت کامل بازیگران به عنوان مثال صنعت گردشگری مجازی، آنها را به تعامل فراخوانده و در صورت احتیاج، نهادی اجتماعی ایجاد کند.
برپایی قانون: با مشارکت بازیگران و در نظر دریافت منفعت عمومی، بدون آنکه باج دهد، موجب برنده شدن همگان گردد.
شفاف سازی: تمام داده ها، تصمیمات و مجوزها را به صورت صریح ارائه دهد. تمام ذینفعان باید بتوانند به داده های باز، مصوبات و درخواست مجوزها دسترسی داشته باشند.
جوابگو باشد: به سرعت به احتیاجهای پویای کسب وکارها پاسخ داده و تغییرات لازم را مدیریت کند.
اجماع پذیری: نقطه نظرات مختلفی که پیرامون موضوعات هستند را شنیده و با سعه صدر، همگان را به سمت اجماع، رهنمون باشد.
مشمولیت و برابری: همگان، عادلانه از مواهب قانون برخوردار شده و کسی فزونی نداشته باشد.
کارایی و کارآمدی: کارایی و کارآمدی حکمران است که سبب آبادی محیط پیرامونش می گردد و اگر ساکن و یکجانشین باشد، سایرین به او دل نخواهند بست.
حساب پس دادن: اگر این روحیه در حکمران باشد، سایرین نیز وظیفه خود را بر حساب پس دادن خواهند دید و اگر چنین نباشد، دیگران نیز مسئولیت پذیر نخواهند بود. به فرمایش حضرت علی(ع)، همه مردم علاوه بر اینکه تحت مسئولیت حکمران هستند، خودشان نیز نسبت به یکدیگر مسئول خواهند بود.
منبع: ایران آنلاین